دلنوشته هایم...

باز باران، با ترانه

جمعه, ۱۶ آبان ۱۳۹۳، ۱۱:۰۴ ب.ظ

رودخانه،
با دو صد زیبا ترانه؛
زیر پاهای درختان
چرخ میزد، چرخ میزد، همچو مستان.

چشمه ها چون شیشه های آفتابی،
نرم و خوش در جوش و لرزه؛
توی آنها سنگ ریزه،
سرخ و سبز و زرد و آبی.

با دو پای کودکانه
می دویدم همچو آهو،
می پریدم از لب جو،
دور میگشتم ز خانه.

می کشانیدم به پایین،
شاخه های بید مشکی
دست من می گشت رنگین،
از تمشک سرخ و مشکی


دو تا بچه گل و دوست داشتنی

khansar


khansar
موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۳/۰۸/۱۶
سید احمد شفعتی

نظرات  (۶)

خیلی وبلاگ عالی و خوبی داری لذت بردم واقعا من هم البته یه وب دارم که متاسفانه کسی به من سر نمی زنه و تنهام دوست داری بیا نیامدی هم اشکال نداره بازم ممنون موفق باشی
پاسخ:
تبلیغاتی بود!!!!!!!!!!
۰۸ آذر ۹۳ ، ۱۲:۵۶ دختر کاغذی
باز باران و کودکیه فراموش شده
پاسخ:
و یه یاد آوری شیرین از آن زمان
مرسی هم از بابت شعرزیباو هم عکس زیباتر...
پاسخ:
سلام
ممنون از بابت حضورتون
الهی
دوقولو اند؟
خدا حفظشون کنه
پاسخ:
والا منم نمیشناسمشون!
داشتم از اونجا عکاسی میکردم که دیدمشون
خیلی شیرین بودند :)
۰۹ دی ۹۳ ، ۰۸:۳۲ نگاه و نشان
کاشکا تمبوناژونجی یکی به .....یاعلی 
پاسخ:
آره اون جی خب گنا
علی یارتون
سلام
فوق العاده بود.
عکس اولی که واقعاً حرفه ای از آب دراومده.
اگه عکس دومی نبود فکر می کردم اینجا یه کشور اروپائیه با اون فضای سبز دل انگیزش.
با اجازه سیوش کردم.
موفق باشید.
پاسخ:
سلام
ممنون
والا خونسار از کشورای اروپایی هم قشنگ تره :)

قابلی نداشت

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی