زمستان در راه است ...
چهارشنبه, ۱۰ آذر ۱۳۹۵، ۰۲:۰۸ ق.ظ
زمستان در راه است و پاییز در حال گذر...
پس دیگر نمی توانیم روی نیمکت بنشینیم تا برگ ها عاشقانه
روی زمین ببارند و در گوشم از عشق بنوایی چرا که زمستان در راه است طوفانش را دیدم طوفانی که
تو را از من گرفت هر چه فریاد زدم صدایی شنیده نشد گمانم صدایی از اعماق وجودم بود شنیدنی نبود
دیدنی بود شعله ای که در زمستان و در اعماق وجودم خاموش شد اما دریغا که جای سوختگی آن باقی
است این فریاد بی صدا دیدنی است و این شعله ی خاموش شده شنیدنی است.
پ.ن:
سلامی دوباره !
شاعرش نمیدونم کیه!ولی شعرش قشنگ بود...
۹۵/۰۹/۱۰